suitor love baraye asheghan
| ||
|
كوك كن ساعتِ خویش ! اعتباری به خروسِ سحری ، نیست دگر دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است كوك كن ساعتِ خویش ! كه مـؤذّن ، شبِ پیـش دسته گل داده به آب . . . و در آغوش سحر رفته به خواب كوك كن ساعتِ خویش ! شاطری نیست در این شهرِ بزرگ كه سحر برخیزد شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین دیر برمی خیزند كوك كن ساعتِ خویش ! كه سحر گاه كسی بقچه در زیر بغل ، راهیِ حمّامی نیست كه تو از لِخ لِخِ دمپایی و تك سرفه ی او برخیزی كوك كن ساعتِ خویش ! رفتگر مُرده و این كوچه دگر خالی از خِش خِشِ جارویِ شبِ رفتگر است كوك كن ساعتِ خویش ! ماكیان ها همه مستِ خوابند شهر هم . . . خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند كوك كن ساعتِ خویش ! كه در این شهر ، دگر مستی نیست كه تو وقتِ سحر ، آنگاه كه از میكده برمی گردد از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی كوك كن ساعتِ خویش ! اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر ، و در این شهر سحرخیزی نیست شاعر زن میگه : من پذیرفتم شکست خویش را
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست این قافله از قافله سالار خراب است اینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیست تا آئینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آئینه هم جز تو کسی نیست من در پی خویشم ، به تو بر می خورم اما آن سان شده ام گم که به من دسترسی نیست آن کهنه درختم که تنم زخمی برف است حیثیت این باغ منم ، خار و خسی نیست امروز که محتاج توام ، جای تو خالیست فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست در عشق خوشا مرگ که این بودن ناب است وقتی همه ی بودن ما جز هوسی نیست
[ دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:عکس و عشقی, ] [ 17:37 ] [ karim muscle ]
دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست
[ یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:عکس عشقی, ] [ 19:29 ] [ karim muscle ]
اسپانیایی ها میگن : “عشق ساكت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتراست ” ایتالیایی ها میگن: “عشق یعنی ترس از دست دادن تو !” ایرانی ها میگن : “عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق كه با یك ببخشیدتمام میشود !”
|
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |